یک نفس تا خدا
.:: Your Adversing Here ::.
 

زور که نیست...

خسته ام از تظاهر به ایستادگی
از پنهان کردن زخم هایم
زور که نیست !
دیگر نمیتوانم بی دلیل بخندم و
با لبخندی مسخره وانمود کنم همه چیز رو به راه است....!
............اصلأ دیگر نمیخواهم که بخندم
میخواهم لج کنم ، با خودم ، با تو ، با همه ی دنیا...!
چقدر بگویم فردا روز دیگریست و امروز بیاید و مثل هر روز باشی....؟؟!
خسته ام .... از تو .... از خودم....از همه ی زندگی .....
میخواهم بکشم کنار ! از تو ... از خودم..... از همه ی زندگی .....

javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: شنبه 20 آبان 1391برچسب:زندگی,خسته,دلیل,خنده,دنیا,فردا,تظاهر,امروز,
  • **گمشده ی من...**

    سالها رفت و هنوز

    یک نفر نیست بپرسد از من

    که تو از پنجره ی عشق چه ها می خواهی؟

    صبح تا نیمه ی شب منتظری

    همه جا می نگری

    گاه با ماه سخن می گویی

    گاه با رهگذران،خبر گمشده ای می جویی

    راستی گمشده ات کیست؟

    کجاست؟

    صدفی در دریا است؟

    نوری از روزنه فرداهاست

    یا خدایی است که از روز ازل ناپیداست؟

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:سختی,دریا,فردا,صدف,رهگذر,گمشده,شب,منتظر,عشق,,
  • حتی خوابتم قشنگه

    شده هی بخوای بخوابی تاپ تاپه قلبت نزاره

    فکر کنی خدایا اونم خوابیده یا که بیداره

    شده بی خوابی بگیره صد هزار نقشه بچینی

    دنبال بهونه باشی که اونو فردا ببینی

    شده شب که سر میزاری آرزو کنی بمیری

    دم دم های صبح که میشه نفریناتو پس بگیری

    شده با خاطره من جلو آیینه بشینی

    گر بگیره تنه لبهات جای دستامو ببینی

    ____________________

    آرزومه تو بیداری سرت رو شونه من

    زیر بارون تویه پاییز خنده تو گریه من

    دوست دارم وا نشه چشمات تو خوابم که پا میزاری

    حتی خوابتم قشنگه چه برسه به بیداری

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: سه شنبه 2 آبان 1391برچسب:حتی,خواب,قشنگ,شونه,ارزو,نفرین,بارون,دوست,فردا,بی خوابی,فکر,قلب,,
  • فقر

    دیریست که بر این خلق زخم میزنی


    ای فقر، ای الهه ی ویران نشین درد


    نقاش چیره دستی و بی رحم میزنی


    بر کهنه خرقه های زمین نقشهای سرد


    در لابه لای شکاف دیوارهای خیس


    متن حضور تو را میتوان نوشت


    یا در میان گریه ی مشکوک کودکی


    آواز شوم تو را میتوان گرفت

    تا ملک بوده وشاهی و دولتی


    با رعیتان زمین هم آغوش بوده ای


    یادت که هست تازه عروسان شاد را


    پژمرده در شب اربابها نموده ای

    از ناز شست تو دیوارها شد بنا


    اما چه پشتها که به رقت خمیده شد


    چون شاهکاری به جا مانده است زتو


    آن لکه ها که به دامن تنتیده شد

    ما را خیال وجود تو هیچ نیست


    ما نقش قالیمان جای پای توست


    هر دم به کدام حادثه تحدید میکنی؟


    دیریست که سینه نشان خدنگ توست

    پس بیخبر مباش که هر آینه از وجود تو


    پروانه ها به جای جای زمین پر کشیده اند


    آرام باش که مبادا رها شوند


    این پیله ها که به بالت تنیده اند


    این سینه هست و ذکر شکیبایی و دعا


    تا اینچنین به کنج مدارا نشسته ایم


    امروز اگر امیر لشکر تقدیر گشته ای


    خندان مشو که وعده ز فردا گرفته ایم

    javahermarket

  • نوشته : نارون
  • تاریخ: یک شنبه 16 مهر 1391برچسب:فقر,خندان,فردا,شکیبا,پیله,رها,تهدید,اغوش,مشکوک,شکاف,ویران,زخم,خلق,گریه,کودک,
  • صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 154 صفحه بعد


    narvan1285

    نارون

    narvan1285

    http://narvan1285.loxblog.ir

    یک نفس تا خدا

    زور که نیست...

    یک نفس تا خدا

    ای دل غم جهان مخور این نیز بگذرد دنیا چو هست برگذر این نیز بگذرد

    یک نفس تا خدا